تاریخچه طلاسازی
زرگر، فلزکاری است که در زمینه کار با طلا و دیگر فلزات گرانبها تخصص دارد. امروزه بیشتر در زمینه ساخت جواهرات فعالیت میکنند، اما در گذشته، زرگران همچنین ظروف نقره، سینیها، جامها، ظروف تزئینی و کاربردی، و اقلام مراسمی یا مذهبی میساختند.
در مقایسه با فلزات دیگر، طلا نرم و قابلانعطاف است، کمیاب است و تنها فلزی است که رنگ زرد دارد. طلا بهراحتی ذوب، جوش و ریختهگری میشود، بدون مشکلاتی که دیگر فلزات مانند برنز با آن مواجه هستند. بهراحتی میتوان دو تکه کوچک طلا را با هم جوش داد و یک تکه بزرگتر ساخت. طلا جزو فلزات نجیب است چون با بیشتر عناصر واکنش نشان نمیدهد و معمولاً به شکل طبیعی خود یافت میشود و بدون اکسید شدن یا کدر شدن، ماندگار است.
به دلیل نرم بودن زیاد، طلای ۲۴ عیار بهندرت استفاده میشود. معمولاً آن را با فلزات دیگر ترکیب میکنند تا قویتر شود و رنگهای مختلفی ایجاد کند. بسته به فلزاتی که برای ایجاد آلیاژ استفاده میشود، رنگ آن میتواند تغییر کند.
زرگران باید در شکلدهی فلزات از طریق سوهانکاری، لحیمکاری، ارهکاری، آهنگری، ریختهگری و پرداخت ماهر باشند. این حرفه اغلب شامل مهارتهای جواهرسازی و همچنین مهارتهای بسیار مشابه نقرهکاری است. به طور سنتی، این مهارتها از طریق شاگردی به افراد منتقل میشد؛ امروزه مدارس هنرهای جواهرسازی که در آموزش زرگری و مجموعهای از مهارتهای جواهرسازی تخصص دارند، موجود است. بسیاری از دانشگاهها و کالجها نیز دورههای زرگری، نقرهکاری و ساخت هنرهای فلزی را به عنوان بخشی از برنامههای هنرهای زیبا ارائه میدهند.
طلا در تمام فرهنگهایی که این فلز در آنها موجود است، چه به صورت بومی و چه به صورت وارداتی، توسط انسانها کار شده است و تاریخ این فعالیتها بسیار گسترده است. اشیاء بینظیری از فرهنگهای باستانی آفریقا، آسیا، اروپا، هند، آمریکای شمالی، مزوامریکا و آمریکای جنوبی در موزهها و مجموعههای سراسر جهان به نمایش گذاشته شدهاند. فرهنگ وارنا (بلغارستان) از عصر مس در هزاره پنجم قبل از میلاد، به عنوان اولین نمونههای شناخته شده از متالورژی طلا شناخته میشود. گنجینه مربوط به نکرپولیس وارنا شامل قدیمیترین جواهرات طلایی جهان با قدمتی بیش از ۶۰۰۰ سال است.
برخی از قطعات به هزاران سال پیش برمیگردند و با تکنیکهایی ساخته شدهاند که هنوز هم توسط زرگران مدرن استفاده میشوند. تکنیکهای ابداعی آن زرگران به سطحی از مهارت رسیده بودند که از دست رفته و حتی تا زمانهای مدرن نیز فراتر از مهارتهای کسانی بود که پس از آنها آمدند. پژوهشگرانی که در تلاشند تا تکنیکهای شیمیایی استفاده شده توسط صنعتگران باستان را کشف کنند، اظهار داشتند که یافتههای آنها تأیید میکند که 'سطح بالای مهارتی که توسط هنرمندان و صنعتگران این دورههای باستانی به دست آمده، اشیایی با کیفیت هنری تولید کردهاند که در زمانهای باستان قابل بهبود نبود و هنوز هم در دورههای مدرن به دست نیامده است.'
اروپای قرون وسطی
در اروپای قرون وسطی، زرگران به صورت انجمنها سازماندهی میشدند و معمولاً یکی از مهمترین و ثروتمندترین انجمنها در یک شهر بودند. این انجمنها سوابق اعضا و نشانهایی که روی محصولاتشان استفاده میکردند را نگه میداشتند. این سوابق، در صورتی که باقی مانده باشند، برای تاریخنگاران بسیار مفید هستند. زرگران اغلب به عنوان بانکداران عمل میکردند، زیرا با طلا سروکار داشتند و امنیت کافی برای نگهداری از اقلام ارزشمند را داشتند، هرچند معمولاً از وام دادن با بهره (که به عنوان ربا شناخته میشد) منع میشدند. در قرون وسطی، زرگری معمولاً شامل نقرهکاری نیز میشد، اما کارگران برنج و دیگر فلزات پایه معمولاً عضو انجمن جداگانهای بودند، زیرا این تجارتها اجازه نداشتند با یکدیگر همپوشانی داشته باشند. بسیاری از جواهرسازان نیز زرگر بودند.
کاست صنار یکی از قدیمیترین جوامع زرگری در هند است که آثار هنری طلای بینظیرشان در نمایشگاه بزرگ ۱۸۵۱ لندن به نمایش گذاشته شد. در هند، «دایویدنه برهمینها»، ویشواکارما (ویشوابراهیمینها، آچاریس) و «صنار» کاستهای زرگری هستند.
تکنیک چاپ حکاکی در حدود سال ۱۴۳۰ در میان زرگران آلمان توسعه یافت، که مدتها از این تکنیک بر روی قطعات فلزی خود استفاده میکردند. حکاکان برجسته قرن پانزدهم یا خود زرگر بودند، مانند استاد E. S.، یا پسران زرگران، مانند مارتین شونگاور و آلبرشت دورر.
زرگری معاصر
زرگری معاصر به طور قابل توجهی به واسطه تکنولوژیهای جدید و ابزارهای مدرن تغییر کرده است. دستگاههای لیزری برای حکاکی و برش و تکنیکهای نوین جوشکاری و لحیمکاری از جمله این نوآوریها هستند. همچنین، هنرمندان و صنعتگران معاصر همچنان از روشهای سنتی استفاده میکنند و مهارتهای دستسازی را حفظ میکنند، بنابراین یک ترکیب جذاب از تکنولوژی و مهارتهای سنتی به وجود آمده است.
زرگر از ابزارها و ماشینآلات مختلفی استفاده میکند، از جمله نورد، کشش و بلوکهای فرمدهی و شاید دیگر ابزارهای فرمدهی برای شکل دادن به فلز به فرمهای مورد نیاز برای ساخت قطعه مد نظر. سپس قطعات از طریق فرآیندهای مختلفی ساخته و با لحیمکاری مونتاژ میشوند. این نشاندهنده تاریخ و تکامل این حرفه است که این مهارتها به مرور زمان به سطح بسیار بالایی رسیدهاند. یک زرگر ماهر میتواند با دقتی نزدیک به ماشینهای دقیق کار کند، اما عمدتاً با استفاده از چشمها و ابزارهای دستی خود. کار زرگر اغلب شامل ساخت پایههای نگین برای جواهرات است، که در این صورت معمولاً به عنوان جواهرساز شناخته میشوند.
با این حال، 'جواهرساز' عمدتاً به فردی اطلاق میشود که با جواهرات سروکار دارد (خرید و فروش) و نباید با زرگر، نقرهکار، گوهرشناس، تراشدهنده الماس و نگینگذار اشتباه گرفته شود. 'جواهرساز تعمیرکار' اصطلاحی است برای جواهرسازی که مقدار کمی تعمیرات و تغییرات اساسی در جواهرات انجام میدهد.